تفال به حافظ امروز یکشنبه 13 فروردین 1402
به گزارش آقای ابوالفضلی، خبرنگاران- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
وفا از خواجگان شهر با من
کمال دولت و دین بوالوفا کرد
توضیح لغت: چها کرد: چه کار ها کرد و چه بلا ها بر سر ما آورد/ وا کرد: گشاده و باز کرد
تفسیر عرفانی:
آنان که شیفته درگاه دوست هستند کاری را برای خودنمایی و در معرض دید دیگران انجام نمی دهند. در حقیقت آن را برای اطاعت از دوست انجام می دهند و به او امید دارند.
تعبیر غزل:
اگر ذره یی نیکی یا بدی کنی پاداش یا مکافات آن را می بینی پس مراقب اعمال خود باش و از رحمت و لطف خدا ناامید نباش. نیازمندان را دریاب و آن ها را دستگیری کن و با افرادی که باطنی بی آلایش دارند دوستی کن.
منبع: فرارو