کتاب من و استادم؛ پیشنهادی برای طرفداران ملت عشق
به گزارش آقای ابوالفضلی، اواسط سال 1393 بود که کتاب ملت عشق به فارسی ترجمه شد و به عنوان یکی از پرفروش ترین کتاب های سال مورد استقبال بی نظیری قرار گرفت. این کتاب که از همان ابتدا به دو زبان ترکی و انگلیسی چاپ شد، در نهایت رکورد پرفروش ترین رمان ترکی را از آن خود کرد. چهل قاعده عشق مولانا حول محور زندگی مولانا و شمس است و احتمالا به همین دلیل این کتاب در ایران تا به این حد مورد توجه قرار گرفته و طرفداران بسیاری دارد. افراد زیادی بارها و بارها این کتاب را مطالعه کردند و دل به شخصیت های تاثیرگذار آن داده اند. اگر دلتنگ حال و هوای این کتاب محبوب هستید، کتاب من و استادم می تواند شما را دوباره به کوچه پس کوچه های استانبول در زمان های دور ببرد.
الیف شافاک؛ راوی حکایت های دور
الیف شافاک (Elif Shafak)، این نویسنده حکایت نویس و دوست داشتنی که همیشه در پی ارائه تصاویر منحصربه فردی از خاورمیانه است، در استراسبورگ فرانسه به جهان آمد. جدایی والدین، مهاجرت او در کودکی به استانبول، سال ها زندگی همراه با مادربزرگ سنتی اش و سفرهای متعددی که شافاک در کودکی همراه با مادر سفیرش تجربه کرده بود، همه و همه زمینه ساز شکل گیری شخصیتی شدند که از دل آن یک نویسنده پیروز سربرآورد. او معتقد است زندگی در کشورهای مختلفی مانند اسپانیا، عمان، آمریکا، انگلیس و ترکیه باعث شده ارتباط بیشتری با فرهنگ های مختلف برقرار کند و خواسته یا ناخواسته این تجربیات در خلق آثاری جهانی، موثر بوده است. علاقه او به ترکیه دلیلی بیش از عشق به سرزمین مادری دارد، او به استانبول همچون شهرزادی می نگرد که در دل خود داستان ها ناگفته بسکمک دارد.
شافاک معتقد است استانبول محل تلاقی شرق و غرب است، به همین دلیل علاقه بسکمک به بازآفرینی داستان های مربوط به این سرزمین دارد. البته ریشه علاقه او به داستان نویسی و در واقع شرح حال نویسی، به کودکی اش باز میشود. او به عنوان کودکی درون گرا ساعت های بسکمک از وقت خود را صرف داستان سرایی برای دوست خیالی اش می کرد و در نهایت مادرش با هدیه دادن یک دفتر خاطرات به او، مسیر داستان های الیف شافاک را تغییر داد. او اولین رمان خود را با عنوان پنهان در 1998 منتشر کرد و به سرعت برنده جایزه ادبی رومی که به بهترین اثر ادبیات عرفانی ترکیه اهدا می شود، شد. کتاب های شافاک برای او جایزه و البته دردسرهای بسکمک به ارمغان آوردند.
کتاب من و استادم با عنوان (The Architects Apprentice) در 2013 به زبان انگلیسی منتشر شد. اولین نسخه فارسی آن با عنوان مرید معمار از طریق علی سلامی ترجمه و با کمک انتشارات مهراندیش در اختیار علاقمندان به قلم این نویسنده، قرار گرفت. ترجمه مترجم زبردست، صابر حسینی با عنوان من و استادم در 1395 منتشر شد و یکی از پرفروش ترین ترجمه های این کتاب محسوب می شود. الیف شافاک در مصاحبه ای درباره ی کتاب من و استادم، نکته ای درخشان در مورد حیوان تاثیرگذار این داستان می گوید.
کتاب من و استادم؛ سرگذشت مرید و معمار
از همان ابتدای کتاب من و استادم، با نگاهی کوتاه بر فهرست آن، می توان به اندازه زیادی داستان این کتاب را حدس زد. چهار بخش اصلی این کتاب با عناوین پیش از استادم، استادم، گنبد و بعد از استادم معین شدند. این داستان سراسر رنگ، افسانه و جادو به دوران اوج امپراتوری عثمانی تعلق دارد. داستان زندگی جهان شخصیت اصلی این داستان، در زمانی نزدیک به یک قرن و در دوران سلطنت سلطان سلیمان، سلطان سلیم و سلطان مراد روایت می شود. در سال 1540، جهان، کودکی 12 ساله همراه با فیل سفیدش چوتا که هدیه ای از طرف پادشاه وقت هند به سلطان سلیمان است، وارد استانبول می شود. او به سختی از دریاها عبور کرده و از شر دزدان دریایی نجات پیدا می کند و به عنوان یک فیلبان وارد کاخ می شود. این فیلبان کوچک در همان ماه های اول با دختر سلطان سلیمان مهری ماه آشنا شده و پیوند عاطفی عمیقی میانشان شکل می گیرد. این پیوند تا آخرین صفحات کتاب در جریان است و مخاطب شاهد عشقی است که بیش از نیم قرن به طول می انجامد.
نویسنده این کتاب قطور و پر از تمثیل و اشاره را با سخنانی که جهان از استاد معمارش سینان بازگو می کند، آغاز می کند. سخنانی درباره چیستی جهان هستی و زیبایی های حیات و آنچه که یک معمار باید در هنگام نظاره کردن اطراف خود در نظر داشته باشد. فیلبان کوچک به کمک چوتا و در زیر سایه استاد محبوبش سینان، معماری آموخته و در ساخت بناهای شکوهمندی مانند مسجد سلیمیه همکاری می کند. استاد سینان در ساخت این بناهای فوق العاده چهار شاگرد دارد، شاگردانی که دوستان، همکاران و همراهان جهان در این داستان هستند اما پس از مرگ استاد، زندگی جهان بار دیگر دگرگون می شود.
این داستان پیچیده با شخصیت های متعددی که دارد، تمثیلی شنیدنی از شهر هفتاد و دو ملت، استانبول است. نویسنده برای شخصیت اصلی داستان پسری از هند را انتخاب کرده است، در میانه داستان از کولی های ساکن استانبول می گوید و با پرداختن به شخصیت هایی مانند سیمون صحّاف و میکل آنژ قصد دارد روابط پیچیده جهان هنر، غرب و اسلام را به تصویر بکشد. در بخش های مختلف این داستان بارها و بارها به تقابل بنیادگرایی و تعصب در برابر علم اشاره می شود. در بسکمک از این تقابل ها استاد سینان در مقام یک حکیم و نابغه زمان خود، ظاهر شده و مسیر داستان را تغییر می دهد.
در حقیقت شاید به همین دلیل این کتاب بتواند دوباره احساساتی همچون حسی که هنگام مطالعه ملت عشق به مخاطب تزریق شده را بازآفرینی کند. فضای شهری که نویسنده ترسیم می کند، رابطه مراد و مریدی که میان جهان و استاد سینان شکل می گیرد و حوادث پیچیده ای که به نهاد شر بشر اشاره دارد، همگی می توانند فضایی همچون داستان چهل قاعده عشق مولانا را برای مخاطب ایجاد کنند. اگر به رمان های تاریخی با درون مایه های عاشقانه و عارفانه علاقه دارید یا مایلید زمانی را در حال و هوای استانبول قدیم سپری کنید، مطالعه این کتاب می تواند برای شما لذت بخش باشد.
منبع: دیجیکالا مگ