مخاطبان عام بازخورد واقعی تری به نویسنده می دهند
به گزارش آقای ابوالفضلی، سرویس ادبیات خبرنگاران : امروزه تعریف مخاطب بسیار پیچیده و مخاطب شناسی به یک تخصص تبدیل شده است؛ مخاطب شناسی در حوزه های مختلف از جمله ادبیات مطرح است و تحلیل مخاطب به عنوان یکی از ابزارهای نویسنده محسوب می گردد. با ناصر پروانی، شاعر و نویسنده پیرامون مخاطب شناسی گفت وگویی ترتیب دادیم که در ادامه می خوانید:
مخاطب شناسی نویسندگان از چه راه هایی است؟
نویسندگان با توجه به بازخوردهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از جامعه می گیرند مخاطبان را شناسایی می نمایند و با در نظر گرفتن میزان دست به دست شدن آثار نیز می توان مخاطب شناسی کرد. به عنوان مثال وقتی هشتک نام و نام آثارم را جست وجو می کنم و می بینم جاهای مختلفی در خصوص آنها بحث و نظری دادند، متوجه می شوم که کدامیک از آثارم از استقبال بیشتر برخوردار بوده است و گاهی یک سری آثار هستند که در ابتدا بازخورد خوبی دارند اما بعد از دو ماه هیچ بازخوردی از آنها نمی بینیم که این آثار بیشتر تحت تأثیر تبلیغ به طور مقطعی مطرح می شوند. آثاری که ماندگاری دارند و مورد استقبال هستند نمودارشان رو به بالاست و در حقیقت مبلغ چنین کتاب هایی نویسنده، قلم و قدرت نوشتارش است.
یک نویسنده چگونه می تواند از مخاطبانش بازخورد بگیرد؟
بازخورد از مخاطبان به شکل مستقیم و غیرمستقیم است. در چند سال گذشته هنرمندان و نویسندگان به وسیله شبکه های مجازی هم با مخاطبان خود در ارتباط هستند. من حتی به وسیله صفحه اینستاگرام خود نظر مخاطبانم را جویا می شوم و بارها شده از آنها درخواست کردم در خصوص اثرم نظر دهند یا خواستم از سه شعری گذاشته شده در صفحه ام به شعری که دوست دارند رأی دهند. نویسنده و شاعر با چنین کارهایی به راحتی می تواند متوجه گردد کدام اثرش بیشتر مورد استقبال است. از طرفی دامنه مخاطبان دو گروه عوام و خواص را در برمی گیرد که دوستان اهل قلم، شاعران و نویسندگان و منتقدان گروه مخاطبان خواص را تشکیل می دهند و می توان از نظر تخصصی آنها بهره گرفت. معتقدم بازخورد خواص به پاکی و خلوص مخاطب عام نیست. عوام بیشتر به اثر نگاه می نمایند و در خصوص اثر نظر خود را ارائه می دهند و بر این اساس نویسندگان می توانند از عوام بازخورد عینی تر و واقعی تر بگیرند. عوام بدون بغض، غرض و توجه به دسته بندی فکری نظر خود را درباره اثر می دهند و نظرات عموم نسبت به خواص بدون محاسبه است. به شخصه احترام ویژه ای برای نظر مخاطب عام قائل هستم و بیشتر علاقه مندم نظر آنها را جویا شوم. کاش شعر بخوانیم و شاعر نخوانیم و کاش کتاب بخوانیم نه نویسنده. همه ما نویسندگان و شاعران آثار قوی و ضعیف داریم .هیچ علتی ندارد چون خانم و آقای فلانی هستم باید مخاطبان از تمام آثارم تعریف نمایند. امام علی فرمودند به گفتار بنگر نه به گوینده آن
آیا روش های مختلفی برای مخاطب شناسی هست؟
در روش مستقیم خود نویسنده و شاعر در جریان نظرات مخاطبانش قرار می گیرد. به عنوان مثال در کارگاه هایی که دارم در خصوص کتاب ها و شعرهایم نظر افراد را جویا می شوم و گاهی خودشان شعرهایی از من را زمزمه می نمایند و این نشان می دهد که آن شعر مورد استقبال قرار گرفته است. گاه هم کتابی از من بینشان دست به دست می گردد و این هم نشانگر مورد توجه قرار گرفتن آن کتاب است. مسئله مهم بعدی میزان فروش کتاب است که میزان فروش آثار نشان می دهد مخاطب به چه نوع ژانر و قلمی علاقه مند است. مسلما وقتی کسی می خواهد بودجه ای صرف خرید کتاب کند، سراغ کتاب هایی می رود که از آنها بیشتر لذت ببرد اگر عوامل تبلیغی در فروش کتاب دخیل نباشد می توان گفت میزان فروش را قلم نویسنده معین می نماید.
مخاطب شناسی تا چه میزان در اعتلای آثار یک نویسنده مؤثر است؟
اثر هنری و نوشتار باید پویا باشد؛ هنر و ادبیات مثل اقیانوس هستند که مردار را پس می زنند و هر چقدر فرد، شناگر خوبی باشد وقتی با امواج خود را تطبیق ندهد، دریا او را پس می زند. منظورم این نیست که نویسنده ببیند مخاطب چه می خواهد و صرفا به خاطر دل مخاطب بنویسد و از تفکرات اصلی خود جدا گردد. چرکنویس تفکرات نویسنده و شاعر اثرش هست و نظرات مخاطب حکم پاک نویس نوشتار صاحب اثر را دارد؛ به همین علت با شعرهای مناسبتی مخالف هستم. به عنوان مثال جایی آتش می گیرد و شعری درباره آن سروده می گردد. عمر این شعر تا زمان خاموشی آتش است. تمام آثاری که از قدیم تا کنون به جای مانده، منحصر به زمان نبوده و صاحبان چنین آثار ماندگاری برای خود مرز زمان و مکان معین ننموده بودند بلکه فراتر از زمان و مکان خود صحبت کردند. ما نویسندگان باید از نظر مخاطب برای قوی شدن قلم خود و باز شدن اندیشه امان استفاده کنیم. منظور این نیست که اندیشه نویسنده صرفا خواسته مخاطب باشد. من از نظرات مخاطبان خود زیاد استفاده می کنم و گاهی خواننده به من گفته کاش از فلان کلمه استفاده نکنید و مخاطبی اظهار نموده فلان کلمه که به کار می برید خیلی قدیمی است و من با توجه به نظرات مخاطبانم کوشش کردم زبان و قلم خود را امروزی کنم.
آیا منتقدان می توانند مخاطب اصلی نویسنده باشند؟
هرگز. به شخصه اول برای دل خود می نویسم و بعد برای مخاطبان آن هم مخاطب عام. چرا نویسنده و شاعر باید به خاطر منتقدان فکر خود را خمیری و شخصیتش را ژله ای کند؟
آیا برای نویسندگان اولویتی در مخاطب اثرشان هست؟
نویسنده خواسته و ناخواسته رده سنی و موضوعی را در نظر می گیرد. به عنوان مثال به هر حال یک سری نویسنده بچه ها هستند، عده ای نویسندگان نوجوانان و یک سری هم در خصوص دردهای اجتماعی می نویسند. نویسنده ژانری انتخاب می نماید و مخاطبش را هم در نظر می گیرد. من ژانر عاشقانه می نویسم و رده سنی این موضوع از 13 سالگی آغاز می گردد و انتهای ندارد زیرا عشق تا انتها عمر جاری و ساری است. بنابراین رده سنی و موضوع معین نماینده مخاطبان است.
تا چه میزان جوایز ادبی می تواند نماینده مخاطب شناسی باشد؟
اگر در جوایز ادبی فقط و فقط تراز و استاندارهای ادبی معین نماینده باشد جواب سؤال مثبت است. به همان میزان که عوامل دیگر در جایزه ادبی تأثیرگذار می گردد، از نماینده مخاطب شناسی جایزه کم می گردد .نمونه این مسئله را در جشنواره فیلم فجر می بینیم که فیلمی که منتخب مردم است معمولا بیشتر از فیلمی که منتخب داوران است در سینماها مورد استقبال می گیرد و مخاطبانش بیشتر است؛ البته روش آمارگیری هم باید طوری باشد که روایی و پایایش ثبت شده باشد.
و حرف آخر؟
هر زمان مرز برای هنر و ادبیات قائل نباشیم روز به روز به تعداد مخاطبان افزوده می گردد. ما در نوشتار محدویت داریم و به همین علت یک سری از مخاطبان را خواسته و ناخواسته از دست می دهیم. وقتی سفره ادبیات و هنر همه جور غذایی اعم از شیرین، ترش، ملس،تلخ و گس ارائه دهد همه دور این سفره جمع می شوند و وقتی فقط بر سر این سفره غذای شیرین بگذاریم مسلما مخاطبانی که شیرینی را دوست ندارند از دست خواهیم داد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران